این کتاب پس از تبیین ماهیت و ریشه مفهوم "حقوق
بشر" با رویکردی میان رشتهای به تبیین جایگاه "قانون" و "حقوق" در این
زمینه پرداخته و برخی از موارد عینی آن را عنوان کرده است.
با استناد به
مضامین این اثر میتوان گفت :مفهوم حقوق بشر دارای تاریخ و پیشینهای است
که مهر و نشان اختلافات فلسفی را بر خود دارد. شناخت این تاریخ و درک آن
اختلافات، وضعیت امروز حقوق بشر را روشن میسازد.
نویسنده اثر معتقد است
که مفهوم حقوق بشر، گسترهای کاملا فراتر از موارد فاحش بیعدالتی و ظلم
را دربر میگیرد. آنچه "متورم شدن حقوق" نامیده میشود یا همان گسترش دادن
مفهوم حقوق بشر به دعاوی مبهم و نامشخص، باعث وخیمترشدن مشکل سازگاری شده
است.
این اثر از 9 فصل با عنوانهایی نظیر اندیشیدن درباره حقوق بشر،
عصر جدید حقوق، ظهور و افول حقوق طبیعی، نقش علوم اجتماعی، توسعه و جهانی
سازی، اقتصاد و حقوق بشر، جهان شمولی، تنوع و تفاوتها ، فرهنگ و حقوق بشر،
ایده آلیسم، واقعگرایی و سرکوب، سیاست حقوق بشر تشکیل شده است.
در
این کتاب موضوع هایی نظیر سلطه حقوق، تعارض بین حقوق، جنگ سرد، جهانی
سازی، حقوق زنان، اعلامیه جهانی حقوق بشر، عصر انقلابها، سازمان ملل و
احیای حقوق بشر، چرا تاریخ؟، دموکراسی، سرشت انسان، انسان شناسی، مساله
امپریالیستی جهانی و نسبی گرایی فرهنگی بحث و بررسی شده است.