یک
کارشناس برجسته حقوق بین الملل با انتقاد از تحریم علیه ایران، آن را
تروریسم اقتصادی می داند که حق حیات، رفاه و توسعه ملت ایران را نقض می
کند.
افسانه شیپوری
تروریسم،
یکی از معضلات جدی جامعه جهانی برشمرده می شود و از جمله مباحث مهم درحقوق
بین الملل است. آمریکا وکشورهای غربی همواره بر آن بوده وهستند که به
اذهان عمومی این نکته را القاء کنند که تروریسم ریشه در جهان اسلام دارد.
به همین جهت بسیاری از کارشناسان ، انفجار اخیر بوستون را ادامه پروژه
اسلام هراسی آمریکا برشمرده اند. جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اسلامی
علاوه بر پایبندی به معاهدات بین المللی در مبارزه با تروریسم، در صدد ریشه
یابی عوامل این مقوله وبرخورد با آن هستند چرا که خود قربانی ترویسم اند.
اسلام مانند هر نظام حقوقی دیگر، مجازات قانونی را برای جرایم تجویز می
کند، اما خشونت غیر قانونی و خودسرانه را ناروا دانسته و با آن مقابله می
کند. الهام امین زاده کارشناس حقوق بین الملل واستاد دانشگاه تهران درگفت
وگوبا پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، اهداف پشت پرده تروریسم، انواع
واقسام آن و راهکارهای مقابله با آن را تشریح کرده است.
تروریسم چیست و آیا تروریست ها برای ایجاد رعب و وحشت در جوامع مبنا و اصولی دارند؟
تروریسم
یعنی ایجاد ترس و وحشت درمیان مردم با هر گونه عملکرد یا تهدید برای
ترساندن ویا آسیب رساندن به شهروندان ، حکومت ویا گروه ها وشخصیت های سیاسی
. تروریسم که با هدف دهشت افکنی و هراس افکنی در میان میان مردم صورت
می گیرد معمولا با اهداف خاص اجرا می شود. تروریست یا ترورگربه فرد یا
گروهی اطلاق می شود که از مکتب ترور یا تروریسم پیروی میکنند. تروریستها
معمولاً برای تبلیغ ایدئولوژی خود و یا برای مقابله به مثل کردن با کشور
دشمن خود دست به کشتار و ترور مردم غیرنظامی میزنند تا با ایجاد ترس و
وحشت در جامعه به خواستههای خود برسند. تروریسم معمولا با اهداف سیاسی در
کشورها انجام می شود، اما اخیرا این نوع فعالیت ها، به دلیل ورود کشورهای مختلف وبه علت درگیر شدن چندین کشور درمقوله تروریسم، حالت بین المللی پیدا کرده است. در
اسناد بین المللی آمده است،هر اقدامی که هر یک از ابناء بشر را بترساند
ویا تهدید کند چه با منافع خاص باشد که تروریست ها توجیه می کنند وچه با
اهداف دیگری صورت گیرد، این اقدام علیه کل بشریت انجام شده و به همین جهت
اگر در کشوری اقدام تروریستی انجام شود ،مجرم نمی تواند به کشور دیگری فرار
کند ویا پناه ببرد و درهر صورت تحت پیگرد است.
آیا می توان گفت تروریسم نیز با گذشت زمان تغییراتی پیدا کرده و گونه گونه شده است و آیا می توان آن را دسته بندی کرد؟
بله.
تروریسم انواع مختلفی دارد. تروریسم سیاسی، تروریسم اقتصادی، تروریسم
فرهنگی، تروریسم رسانه ای وسایبری را می توان از انواع آن برشمرد. شاید
بتوان گفت که از جدیدترین نوع تروریسم در عصر حاضر، تروریسم سایبری است که
در دهه 1980 توسط شخصی به نام کالین تعریف شد. بدین معنا که وقتی تروریسم
وفضای مجازی با هم ترکیب شوند، دیگراز حمله های فیزیکی خبری نیست، حمله
علیه رایانه ها و اطلاعات ذخیره شده است که به منظور ترساندن و مجبور کردن یک دولت واتباع آن کشور برای اهداف سیاسی خاص صورت می گیرد. تروریسم
سیاسی عبارت است از هرگونه کاربرد غیر قانونی و سازماندهی شده که با زور
یا خشونت علیه اشخاص و اموال، توسط سازمان ها و شبکه های جهانی وابسته به
قدرت های سلطه گر، به قصد ترساندن یا وادار کردن شهروندان یا دولت های دیگر
کشورها به انجام کاری در راستای یک هدف سیاسی یا اجتماعی خاص صورت می گیرد.
در
تروریسم رسانه ای، رسانه ها با هماهنگی ، پیام های خود را به صورت مسلسل
وار به مخاطبان منتقل می کنند و چهره هایی که اصلا ارزشی ندارند، بزرگ جلوه
می دهند و چهره های موثر و ذی نفوذی را که با آنها مساله دارند خراب می
کنند که نتیجه این اقدامات، حیثیتی است و در خصوص برخی از شهروندان و
رهبران سیاسی انجام می شود.
درتروریسم فرهنگی هدف از بین بردن یک فرهنگ است واینکه یک اندیشه جدید را جایگزین ارزش های قدیمی وبومی کنند.
تروریسم اقتصادی نیز، اقتصاد و ثروت یک کشور را هدف قرار می دهند.
غرب
همواره از مقوله تروریسم به نفع خود بهره جسته است، نظر شما درباره
انفجارهای اخیربوستون چیست؟ آیا واقعا این انفجارها کار دو جوان چچنی
مسلمان بود؟
برخی معقتدند که آمریکا در مواردی برای رسیدن به اهداف مورد نظر سیاسی
خود دست به خود زنی زده است و تا مدت ها بعد از آن با تخریب چهره عامل یا
عاملین آن برخی مقاصد خود را دنبال می کند. از جمله اینکه در چنین اقدامات
تروریستی نیز عمدتا مسلمانان عامل یا عاملین معرفی می شوند. اما فارغ از
اینکه این انفجارهای تروریستی خودزنی باشد مهم این است که آنها با استفاده
از این رویداد فضای رسانه ای را در اختیار می گیرند و تا مدت ها اذهان مردم
جهان و اذهان مردم خود را به این موضوع یا به
سمت هدفی که خواسته اند، هدایت می کنند. در اینکه اسلام هراسی در آمریکا و
غرب گسترش یافته شکی نیست و به همین جهت در انفجارهای بوستون نیز نهایتا
انگشت اتهام به سوی مسلمانان گرفته شد. چنین اقداماتی معمولا اثر عمیقی می
گذارد و تا مدت ها ذهن ها را تا حقیقت ثابت شود، درگیر می کند. امروزه
اسلام فوبیا ( اسلام هراسی) بحثی نهادینه در غرب شده که دلیل این تاثیر
همان ایجاد ترس ویا هراس افکنی از سوی غرب است. ممکن است بعدها حقایق تازه
ای فاش شود و بگویند که اشتباه شد و عامل انفجارها مسلمانان و یا القاعده
نبوده اند، هرچند که القاعده هم دست پروده خودشان است. اما تا جهان بفهمد
که واقعا اسلام طرفدار تروریسم نیست ویک مسلمان تروریست نیست، زمان زیادی
می برد و آمریکایی ها از همان ابزار رسانه برای تخریب چهره مسلمانان در
جهان استفاده می کنند که این خود همان تروریسم رسانه ای برای ایجاد رعب و
وحشت از مسلمانان در جهان است.
به تحریم های اعمال شده علیه ایران بپردازیم . با تعاریفی که شما از تروریسم داشتید ،تحریم ها علیه ایران را می توان گونه ای از تروریسم اقتصادی برشمرد، آیا چنین اقداماتی یک عمل مجرمانه محسوب می شود؟
بله. تروریسم اقتصادی در کنار تروریسم فرهنگی ،رسانه ای وسایبری ، هرکدام یک عمل
مجرمانه به حساب می آیندو به صورت ترکیبی تشکیل یک جرم مرکب را می دهند.
تحریم ها علیه ایران که به صورت یک جانبه انجام می شود، یک عمل مجرمانه است
که جلوی توسعه کشورمان را می گیرد و حق حیات، رفاه وتوسعه ملت ایران را
نقض می کند. تحریم به عنوان تروریسم اقتصادی ترکیبی با بقیه عوامل هم جمع
می شود ویک تروریسم از نوع جهانی است. بدین معنا که کشورها را ترغیب می
کنند و یا خود در یک منطقه خاص به صورت جمعی علیه ایران اقدام تروریسمی
اتخاذ می کنند.
این نوع از تروریسم ، چون هنوزدر ذهن ملت ها نو وجدید است، باید بیشتر روی آن کار شود. در دانشگاه ها ورسانه ها که بُعد خارجی وفرامرزی دارند باید بیش از این درباره این مقوله صحبت شود که صرفا تروریسم را یک بمبگذاری و بعد هم انگشت اتهام به سمت یک مسلمان حالا آفریقایی و یا آسیایی نباشد . شاید به صراحت بتوان گفت که هیچ وقت یک مسلمان واقعی جایز نمی داند که از اقدامات تروریستی استفاده کند. امروزه این بحث را اصلا مطرح نمی کنند که تروریسم های جهانی ونوع جدید هم نوعی ازتروریسم است. نظریه پردازان هم به طور عمد، سراغ تجزیه وتحلیل تروریسم های نوع جدید و مدرن نمی روند.
از نظر شما راهکارهای مقابله با تروریسم چه به دربُعد ملی و چه در بُعد جهانی چیست؟
آگاهی
ملت ها اولین قدم است. بعد پایبندی کشورها به اسناد بین المللی . بیش از
ده ها سند بین المللی درباره با مبارزه با تروریسم داریم . قدم بعدی تلاش
برای تنظیم محکومیت وممنوعیت تروریسم های نوع جدید از سوی کشورها است.
دررابطه با تروریسم های نوع جدید سندهای لازم الاجرا وقوی نداریم، به خصوص
دررابطه با تروریسم اقتصادی،البته در قطعنامه های دهه 70 آمده که هر نوع
اقدامی که علیه زیرساخت ها و ساختارهای اجتماعی یک جامعه باشد، ممنوع است
ولی به عنوان تروریسم نیامده است.
به نظر من جمهوری اسلامی ایران و کشورهایی که هدف اقدامات تروریسمی نوع جدید هستند، باید در سازمان ملل متحد از طریق مجمع عمومی، قطعنامه های لازم در این خصوص را به تصویب برسانند. حدودا 120 کشورعضوعدم تعهد داریم که قطعا می توانند از امضاء کنندگان این قطعنامه ها باشند.اگر این قطعنامه ها تصویب شود، چنین اقداماتی در عرصه جهانی زیر سوال می رود و کمتر شاهد چنین اقدامات تروریستی خواهیم بود.
امروز با گسترش علم و فن آوری های فضایی وماهواره ای، دیگر نمی توانیم منتظربمانیم که یکی اسلحه ای به دست گیرد ویا نارنجکی ببندد وبگوییم این تروریسم است. تروریسم بحث گسترده ای است که زوایای پنهانی دارد و باید به وسیله کارشناسان، مورد شناسایی قرار گیرد. ما هم به عنوان حقوقدان باید عوامل مجرمانه اش را شناسایی کنیم. سپس باید در اسناد بین المللی تدوین شود. کشورهایی که با تکیه بر علم وفنون روز، به جای اینکه این علم وفنون را در اختیارسلامت ورفاه بشریت قرار دهند، برای اهداف سیاسی وبرای دستیابی به منابع انرژی، ازاقدامات تروریستی بهره می جویند، شاید پس از تدوین اسناد در عرصه بین المللی از اقدامات تروریستی که تاکنون بی هیچ شرم وحیایی انجام می دادند، بکاهند.
چرا
نقش سازمان های حقوق بشری در مقابه با تروریسم کمرنگ است ، با وجود اینکه
این سازمان ها با استناد به کنوانسیون های سازمان ملل می توانند نقش مهمی
در مقابله با این مقوله اجرا کنند؟
مقوله
تروریسم ، مقابله جهانی را می طلبد. ولی متاسفانه نه تنها مقابله جهانی با
این مقوله نداریم بلکه به علت مقابله گزینشی با آن و برخوردی که دربرابر
این مقوله می شود، تروریست ها تقویت هم می شوند . نقش
سازمان های حقوق بشری در مبارزه با تروریسم در عرصه جهانی بسیار تاثیر
گذار است. متاسفانه کشورهای غربی بحث تروریسم را با تلاش ملت ها برای حق
تعیین سرنوشت ، تلاش ملت ها برای اضاله اشغال وحضور خارجی یکی می کنند و
اجازه نمی دهند که این مقوله ها در اسناد بین المللی تفکیک شوند. به همین
جهت است که سازمان های حقوق بشری به خوبی نمی توانند در این زمینه عمل
کنند. سازمان های بین المللی باید در مواقعی که ملت ها تحت فشار هستند و می
توانند طبق اسناد بین المللی برای فرار از اشغال ورهایی از حضور بیگانه
اقدامات وتلاش هایی انجام دهند، به آنها طبق کنوانسیون های سازمان ملل کمک
کنند، اما متاسفانه این تلاش ها را مساوی با اقدامات تروریستی تلقی کرده
وبه جای اینکه ملت های تحت اشغال وظلم را مورد حمایت قرار دهند ، آنها را
به عنوان تروریسم خفه و ایزوله می کنند. به همین دلیل هر جا که ملت ها در
این زمینه ها ورود پیدا کنند سازمان های بین المللی نمی توانند به درستی به
این مقوله ومبارزه با آن بپردازند.
منبع: www.humanrights-iran.ir